حسین فلاح

حسین فلاح- کارشناس ارشد مدیریت MBA

  دو راهکار مدیریتی در اقتصاد مقاومتی

-   راهکار نخست : اقتصاد مقاومتی یعنی توجه به همه بخش‌های اقتصادی. یعنی فراهم آوردن شرایط و زمینه‌های لازم در زنجیره پیشین و پسین تولید، از طراحی کالا، تولید، بازاریابی و برندسازی تا فروش و خدمات پس از فروش. تمرکز صِرف به بخش تولید و بی‌توجهی به حوزه‌های پیش و پس از آن یعنی رها کردن تولید کننده و سرمایه‌گذار در یک مسیر بی هدف و تنها ماندن تولید کننده، چه کوچک و چه بزرگ در اقیانوسی از مشکلات. اقتصاد مقاومتی باید از شعار به عمل تبدیل شود. راهکار عملی آن نیز موجود است ولی نیاز به حمایت و پشتیبانی قانونی دارد. برای این منظور  و حل مشکل دو راهکار مدیریتی پیشنهاد می‌شود که بسترسازی قانونی برای آن لازم است هم مجلس شورای اسلامی و هم دولت نقش و وظیفه اصلی در اجرایی شدن آن برعهده دارند. 

یکی از راهکارهایی که می‌تواند علاوه بر تولید، بهره‌‌وری بیشتر  و رفاه را به همراه داشته باشد، مشارکت کارگران و کارکنان شرکتها در سهام از طرق تشکیل تعاونی است.

آیا  شرکتها می توانند کمبود نقدینگی خود را با واگذاری بخشی از سهام خود حل ‌کنند؟

مشارکت کارگران در سهام چگونه و تا چه اندازه می‌تواند موثر باشد؟

شاید در نگاه اول این اقدام از مطلوبیت چندانی برخوردا نباشد اما مدیریت سازمانها و شرکتهای جهانی به اهمیت و نقش آن پی برده و در این زمینه روند روبه رشدی را درپیش گرفته است.

امروزه یکی از مشکلات مهم در کشور چالش‌های بخش صنعت است. کمبود نقدینگی، بهره‌وری پایین، کیفیت نامناسب تولید، همگی در یک چرخه ناکارآمد قرار گرفته‌اند و راه برون رفت از آن بکارگیری شیوه‌های نوین مدیریتی است. هم اکنون در بخش صنعت شیوه‌های مدیریت به گونه‌ای است که کارگران تنها به عنوان یک ابزار تولید در دست کارفرمایان هستند و از مزایا و منافع تولید برخوردار نمیشوند و در نتیجه آنگونه که لازم است در امر تولید مشارکت فعال ندارند. در آن سوی دیگر مشاهده می‌شود که کارفرمایان نیز با مشکلاتی نظیر کمبود نقدینگی مواجه بوده و تنها روزنه امید خود را دولت و نظام بانکی می‌دانند. آیا برای حل این مشکل می‌توان حلقه ارتباطی بین کارگر و کارفرما ایجاد کرد تا بدینوسیله هم کارگر و هم کارفرما راضی باشند؟

یکی از بهترین راهکارهای مدیریتی که امروزه در جهان نیز مورد توجه قرار گرفته مشارکت کارگران درسهام شرکتها می‌باشد. افزایش مشارکت کارکنان در شرکت، انگیزه،‌ تعهد و نوآوری و خلاقیت در پیشبرد اهداف شرکت را به ارمغان خواهد آورد.

 با توجه به تاکید دین مبین اسلام به مشارکت و همکاری در تمام امور و از جمله کارهای اقتصادی و همچنین براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی و برنامه‌های توسعه‌ای کشور که سهم تعاون در امور اقتصادی باید حداقل 25 درصد باشد تاسیس شرکت تعاونی کارگران و کارکنان با هدف خریدبخشی از سهام شرکت اصلی می‌تواند مورد توجه باشد. بدینوسیله علاوه براینکه بخشی از نقدینگی شرکتها با فروش سهام به کارکنان تامین می‌شود، روحیه همکاری و حس مشارکت نیز در کارگران بیشتر خواهد شد ضمن اینکه شرکت تعاونی مورد اشاره به عنوان یک شخص حقوقی با دیگر سهامداران اصلی شریک می‌شود و مانع از تعدد و تکثر سهامداران خُرد  در شرکت اصلی می‌گردد. این شرکت تعاونی صرفا در نقش واسطه بین کارگران و دیگر مالکان عمل می‌کند و در نتیجه سهامداران عمده شرکت نیز نگران تعدد و تکثر خرده سهامداران و مباحث مدیریتی و تصمیم‌گیری در شرکت نخواهند شد. البته بسترسازی لازم و ایجاد فضای قانونی اطمینان بخش برای سرمایه گذاران دارای اهمیت حیاتی است که لازمه تحقق آن تصویب ضمانتهای قانونی و همچنین اعطای مشوق‌های لازم در نهادهای قانون گذار و تصمیم ساز می باشد.

-  راهکار دوم : توسعه مشاغل خانگی و کسب و کارهای کوچک و خرد: یکی دیگر از حلقه‌های مفقوده در اقتصاد ایران، نبود شرایط لازم برای ارائه خدمات و تولیدات خانگی است. در سالهای گذشته وام‌های فراوانی برای توسعه صنایع خرد و کوچک و تولیدات خانگی اختصاص یافته است اما چندان نتیجه بخش نبوده و حتی امکان بازخورد نتایج از لحاظ آماری به صورت شفاف وجود ندارد. مشکل در کجاست؟ چگونه می‌توان این سرمایه ها و تولیدات خرد و کوچک خانگی را در بازارهای داخلی و خارجی یافت؟ آیا می‌توان تولیدات این بخش از صنعت را در مقیاس انبوه به بازار هدف عرضه کرد؟ آیا می‌توان راهی بسوی بازار جهانی یافت . یا حداقل می توان بجای تولیدات چینی در بازار داخلی شاهد رشد تولیدات داخلی باشیم.

نکته قابل توجه در اینجاست که ما تجربه حضور تولیدات خانگی خود را در کشورهای دیگر داریم و حتی علیرغم سوء مدیریتها و نگاههای سنتی به بازار جهانی بازهم توانسته‌ایم پرقدرت در بیرون از ایران نیز حضور یابیم .

راز و رمز صادرات فرش دستباف ایران به سراسر دنیا در چیست؟ آیا در دیگر صنایع دستی، پوشاک و اسباب‌بازی نیز می‌توانیم اینگونه بدرخشیم؟ یا حداقل بازار کشورمان را از تسخیر چینی‌ها نجات دهیم و سهم بازار خودمان را برای خود بازگردانیم؟ این کار شدنی است! راز اصلی، در هدفمند نمودن بخش تولید و صادرات است که در حال حاضردارای هیچ نقطه اتکاء و محور مشترکی نیست. اشتغال پایدار در بخش مشاغل خانگی و کسب و کارهای کوچک و خُرد  نیاز به یک چتر حمایتی دارد. تعریف یک "برند" مشترک و ایجاد هلیدنگ یا شرکتهای مادر تخصصی بهترین و مناسبترین راه حل می‌باشد. شرکتی که تولیدکنندگان آن را هنرمندان و صنعتگران و مهارت آموختگان و یا کارگران ساده‌ای تشکیل می‌دهند که هریک بنا به سفارش شرکت مادر تخصصی و با پشتیبانی آن شرکت از طریق تامین نهاده‌های اولیه و سپس خرید تولیدات‌‌شان فعالیت می‌کنند و آنهم نه در یک کارخانه و نه زیر یک سقف، بلکه هریک در زیر سقف خانه خویش و البته زیر چتر حمایتی یک شرکت با نام و نشان و برندی قوی، بگونه‌ای که این شرکت در صدد عرضه آن کالا در بازار داخلی و جهانی برآید و از نخستین حلقه پیشین تا آخرین حلقه پسین تولید به درستی اجرا شود، و بدین ترتیب امکان حضور مقتدرانه و تاثیر گذار صنایع کوچک و خانگی در بازار داخلی و خارجی فراهم می‌شود. ما این تجربه را از گذشته داریم در "صنعت فرش دستباف" که می‌توانیم در بخش‌های دیگر اقتصادی نیز از این تجربه بهره جوییم.  

ایجاد چنین ساختاری در اقتصاد کشور علاوه بر کاهش هزینه‌های تولید و بازاریابی دو تاثیر بزرگ دیگر رانیز خواهد داشت، حضور افراد در کسب وکارهای خانگی و برقراری روابط بیشتر در سطح خانواده و نیز تاثیر بر اقتصاد مناطق شهری و روستایی. پیامد مثبت این ساختار کاهش رفت و آمدهای غیر ضرور را به همراه داشته و در کاهش مهاجرت از روستاها و بازگشت روستاییان نقش بسزایی خواهد داشت و زندگی و پویایی و شور و نشاط را به روستاهای کشور و از جمله استان یزد باز خواهد گرداند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا